دیوانگی هم عالم  خودش را دارد


مثل انار که دانه دارد


مثل سیب 


که نیمه ی ان روی صفحه ی سفید


شبیه دل ادم است


انار که می شکند


دل ادم هم


حالا کدام دیوانه دست به یقه ی دنیا شده است 


که تو را بگیرد ازمن


و سینه ات ابستن شود از دو انار شکسته


دو سیب روی صفحه ی کاغذی مات



از رویا  روی شاخه ی درخت حیا ط که پریدم 


دیوارها بلندتر از دیوانه ها بودند


باید دیوانه می شدم


امروز هفت شنبه 


سال اول زمستان  ادم هاست ...